یادمه یه بار تو متن یکی از دوئلام جمله ای از ریچارد باخ به کار برده بودم: بهشت یک زمان یا یک مکان خاص نیست، بهشت یعنی رسیدن به کمالات.

و کمالات چیه؟ به نظرم هر کسی معیارهایی برای خودش داره که رسیدن به  اونا رو کمالات می بینه. پس می شه نتیجه گرفت کمالات یه چیزیه که در آینده و با تلاش بهش می رسیم نه؟ خب از یه آدم بزرگی پرسیدم رسیدن به خواسته هامون یا همون به اصطلاح رسیدن به کمالات، چی کار می کنه که ما حس می کنیم تو بهشتیم؟ اون اینطوری جواب داد:

- خب وقتی به خواسته هامون برسیم دیگه آرزویی برای برآورده شدن نداریم.

- دیگه آرزویی نداریم؟ این که خیلی بده! پس چرا بعدش باز به زندگی ادامه میدیم؟

- نه. منظورم این نبود. منظورم اینه که ما به آرزوهای قبلی خودمون رسیدیم و این خوبه چون رسیدن به آرزو به معنای خوشحالیه. حالا می تونیم بعدش هم کلی آرزوی دیگه داشته باشیم. آرزوها هرگز تموم بشو نیستن.

- با این حساب رسیدن به آرزو و کمالات مساویه با خوشحالی؟ و خوشحالی مساویه با بهشت؟

- دقیقا بچه!

- ولی خب مگه نگفتی انسان وقتی به آرزوهاش برسه بازم آرزو می کنه و چیزای بیشتری می خواد؟ اونجوری که هیچ وقت نمی تونه به بهشت برسه. چون هر دفعه بهش می رسه فوری ردش می کنه تا بره به آرزوهای بعدیش برسه. و آرزوهای بعدی و بعدی و بعدی و... اینجوری هیچ وقت بهشتو نمی بینه که!

 

به اینجای بحث که رسیدیم اون آدم بزرگه ناراحت شد و گفت تو چی کار به این کارا داری بچه؟ برو با اسباب بازی هات بازی کن. فکر کنم وقتی آدم بزرگا کم میارن می خوان با پاک کردن صورت مساله همه چی رو از سرشون وا کنن. هیچ وقت نمی شین فکر کنن که واقعا چرا؟ چرا هیچ موقع به بهشت نمی رسیم؟ یا چرا وقتی می رسیم ردش می کنیم؟

طبق حرفایی که زدیم رسیدن به آرزوها یعنی رسیدن به کمالات. و رسیدن به کمالات یعنی رسیدن به خوشحالی. و رسیدن به خوشحالی یعنی رسیدن به بهشت. خب... میگما نمی شه بجای طی کردن این همه مرحله از اول خوشحال باشیم؟ اگه خوشحال باشیم یعنی تو بهشتیم. خیلیا می گن چطور با وجود آرزوهایی که برآورده نشدن خوشحال باشیم؟

به نظرم سادست! اون چرخه ی رسیدن به بهشت و رد کردنشو یادتونه؟ دقیقا جریان همونه. هر وقت به بهشت می رسیدیم نمی دیدمش. از کجا معلوم ما همین الانم تو بهشت نباشیم؟ به نظرم این جایگاهی که الان توشیم با وجود تموم کم و کسریاش بهشته. پس باید بابت بودنمون تو این حال و لحظه خوشحال باشیم و خدا رو شکر کنیم.

 وقتی بفهمیم تو بهشتیم خوشحال ترین موجود دنیا میشیم. خوشحال ترین موجود دنیا که شدیم نا خودآگاه به کمالات می رسیم و به کمالات که رسیدیم آرزوهامون یکی یکی برآورده میشه! درسته چرخه رو برعکس اومدیم و عقب گرد کردیم ولی بهتر نشد؟ از نظر من خیلی خیلی خیلی عالی شد.

اگه هرکدوممون به زندگی اینطوری نگاه کنیم می تونیم بفهمیم زندگی جای خیلی قشنگیه و هیچ آرزویی نیست که برآورده نشه. اون موقع ست که می تونیم بدون حسرت خوردن به تمام چیزایی که می خوایم برسیم و روزای خارق العاده ای رو پشت سر بذاریم. اصلا بهشت ما همین دقیقه ها همینجاست!

به امید روزی که هممون به بهشت برسیم!

 

پ.ن: از اینکه فهمیدم بهشتمو از دست دادم، مدتی گذشته بود. اما جوزفین بهم یادآوری کرد من هنوز از بهشت رانده نشدم. اینجایی که هستم هم بهشته. خوشحالم که اینجا هستم!